شروع عکاسی آموزش عکاسی
شروع عکاسی [آموزش عکاسی]
عکاسی یعنی هنر نقاشی با نور
شروع عکاسی و آموزش عکاسی:خیلی سال پیش برای گرفتن یک عکس باید هم عکاس بودی و هم اینکه حداقل یدونه دوربین داشتی، تازه اون موقع ها تب عکس و عکاسی مثل الان اینقد بالا نبود.حتی یادمه شبای عید و یا نزدیک های عید که میشد یک صفی جلوی اتلیه های عکس بود که باورتون نمیشه، مردم لباسای نو میپوشیدن و میرفتن تو نوبت برای اینکه بخوان عکس جدید بگیرن،با لباسای نو.اونم اون آتلیه ها با فون های رنگی و دوربینهای بزرگ و نورهای پروژکتوری، خلاصه که وضعیتی بود دیدنی، دوربین هم اصلا باب نبود که هرکسی تو خونش داشته باشه، خلاصه که با این وضعیت عکاس شدن از مهندس ناسا شدن هم سخت تر بود.با این شرایط و محدودیت ها گذشت و گذشت،دوربینای جدید اومد موبایل دوربین دار اومد دوربین دیجیتال اومد و خلاصه رسیدیم به این شرایط ،یک شرایط ایدال برای علاقه مندای عکاسی که واقعا بینظیره و روز بروزم شرایط جدید و امکانات جدید.حالا بعد این سرگذشت که یجورایی دردل یه عکاس بود خواستم بگم که برای عکاس بودن دیگه نیاز نیست حتما یه دوربین حرفه ای داشته باشین تکنولوژی به حدی پیشرفت کرده که با موبایلاتونم میتونین عکسهای زیبا با رنگهای بینظیر بگیرین یه زمانی برای کلاسای آموزش عکاسی حتما دوربین لازم بود ولی الان حداقل با همین موبایل هم میشه شروع کرد.حالا همه اینا رو گفتم که برسیم به اینکه چطوری عکس بگیریم حتی با موبایل و یکم تکنیکای عکاسی رو با هم مرور کنیم

(شروع عکاسی – آموزش عکاسی)
نمیخوام خیلی برم سراغ پیدایش عکاسی و سبک و بحث فلسفه هنر و این مسایل چون بقدر کافی اینقدر مطلب و مقاله و سند هست که میتونین با یه گوگل کوچیک و یا یسر تو شهر کتابها یا خیابون عشق یعنی همون انقلاب که پر کتاب فروشیه این مطالب و پیدا کنین.فقط از این جا بگم که داوینچی یسری مطالب در رابطه با اتاق تاریک داره،بعدشم همینطور میایم جلو تا میرسیم به نئیپس اولین کسی که عکس رو ثبت کرد،،اونم با صفحه قیر اندود شده،خلاصه که خیلی زمان برده تا برسیم به الان که خیلی راحت میشه عکس گرفت.البته این راحتی توی نرم افزار و داشتن دوربین خیلیارو به این باور رسونده که عکاسی کار خیلی راحتیه،پس هنر عکاسی چیه یا پس منم الان یه هنرمندم،خب نه اینجوری هم نیست شاید بشه خیلی عکس قشنگی گرفت ولی هر عکس قشنگی هیچ وقت یک اثر هنری نمیشه،این ادما همونایی هستن که هر چیزیو که دوست داشته باشن بهش میگن هنر
مثلا به اشپزی هم میگن هنر.البته خب واقعا اشپزی دیگه هنر نیست ولی چیدن و چینش و یا پخت و دیزاین یک غذا با استفاده از رنگها و وسایل میتونه منجر بشه به یک تصویر زیبا که از خلاقیت میاد ولی در اخر باید یا یک عکاس از اون عکس بگیره با زاویه مناسی و نور مناسب و یا اینکه یک نقاش بخواد اونو ثبت کنه که بشه یک اثر هنری،فرق عکاسها با نقاشا اینه که نقاشا هر وقت بخوان میتونن پالت رنگشونو بردارن و اثرشونو ترسیم کنن،ولی ما تا نور نباشه نمیتونیم خب چون ما با نور نقاشی میکنیم.
ما نقاشای نوری هستیم این یعنی اینکه خیلی میخوایم توی این مبحثا وقت بزاریم هم برای شناختش و هم برای درکش هم برای شروع عکاسی.

(شروع عکاسی – آموزش عکاسی)
خب پس با این حرفهایی که گفتم بهتره قبل از شروع عکاسی و اینکه بخواین دوربین یا لنزای گرون بخرین بهتره که اول ببینید.حجمها؛ سایه ها؛بافتها؛رنگها؛ خطها؛ اینا هستن که کمک میکنه به بهتر شدن عکستون نه فقط داشتن دوربین حرفه ای.فرم و محتوی همه و همه از دید میاد، از شناخت موقعیت زاویه کادر دیدین چقدر زیباست،مثل همون سه دو یک اکشن کارگردانای سینما میمونه، اونا قبل از اون اکشن تمامی ارکان و اجزا صحنه رو اماده میکنن و وقتی همه چیز اماده بود میگن حرکت ،اون حرکت یا اکشن تو عکاسی همون فشاردادن دکمه شاتره و چینش اجزا هم توی دریچه دوربین یا همون ویزور انجام میشه بر خواست عکاس،اینجا فرقا مشخص میشه یعنی اینکه بایدبتونیدفضای سه بعدی محیط رو توی یک فضای دو بعدی که به میگن عکس بتصویر بکشین.چون شما توی محیط با چشماتون همه چیو سه بعدی میبینیدو این خیلی مهمه که بتونید عکسیو بگیرین که بیننده حس بکنه که همونجاس مثلا اگه از ی منظره عکاسی میکنین،حس و حال همون لحظه تو عکساتون باشه،البته وقتی یکم جلوتر میرین منوجه میشین که هرچیزی که با چشم دیدنش زیباست،عکسش خوب نمیشه و یا حتی برعکس این قضیه، یعنی بعضی صحنه ها که بظاهر ارزش دیدن ندارن میتونن عکسهاشون خیلی خوب باشن پس قبل از اینکه بخوایم هر عکسیو بگیریم باید قبلش همه زوایا و حتی سوژرو بررسی کنیم، این همون هنر دیدنه.مثلا خیلیا ممکنه توی روزای بارونی ، به بازتاب نور روی اسفالت خیابون دقت نمیکنن، یا حتی برگهایی که زرد شدن و زمین افتادن و بارون خیسشون کرده، انگار ی جون دوباره گرفتن توی این خیسی، اینا صحنه هاییه که میتونه خیلی عکسهای شعر گونه بگیرین.بررسی صحنه ها کلا به دو صورته:یا کلیه یا جزئی.مثلا فرض کنید که تو ی خیابون دارین قدم میزنین،نمای کلی اون خیابون رو وقتی عکاسی کنین میشه صحنه کلی ولی اگه از اون خیابون بخواین یک جزء مثل حالا یک شاخه درخت که حالا چند تا برگ هم بهش وصله و شانستونم باشه که ی پرنده روش باشه رو باصویر بیارین میشه جزئ نگری، هر جفت این عکسها میتونه به نوبه خودش قشنگ باشه، این روایت و تفسیر شماست از یک عکس.

(شروع عکاسی – آموزش عکاسی)
یه نکته مهم اینه که اون چیزی که شما دارین عکس میگیرین بیان شماست از واقعیت یا خیالتون، چون شما دارین با عکسهاتون روایت تعریف میکنین،
دارین شعر میگین،اشعار بصری.پس قبل از شروع عکاسی و اینکه بخوایم هر عکسیو بگیریم باید قبلش همه زوایا و حتی سوژرو بررسی کنیم، این همون هنر دیدنه.مثلا خیلیا ممکنه توی روزای بارونی ، به بازتاب نور روی اسفالت خیابون دقت نمیکنن، یا حتی برگهایی که زرد شدن و زمین افتادن و بارون خیسشون کرده، انگار ی جون دوباره گرفتن توی این خیسی، اینا صحنه هاییه که میتونه خیلی عکسهای شعر گونه بگیرین.بررسی صحنه ها کلا به دو صورته:یا کلیه یا جزئی. مثلا فرض کنید که تو ی خیابون دارین قدم میزنین، نمای کلی اون خیابون رو وقتی عکاسی کنین میشه صحنه کلی ولی اگه از اون خیابون بخواین یک جزء مثل حالا یک شاخه درخت که حالا چند تا برگ هم بهش وصله و شانستونم باشه که ی پرنده روش باشه رو باصویر بیارین میشه جزئ نگری، هر جفت این عکسها میتونه به نوبه خودش قشنگ باشه، این روایت و تفسیر شماست از یک عکس.
یک نکته مهم اینه که اون چیزی که شما دارین عکس میگیرین بیان شماست از واقعیت یا خیالتون، چون شما دارین با عکسهاتون روایت تعریف میکنین، دارین شعر میگین،اشعار بصری.سعی کنین توی عکس گرفتن خیلی جو زده عمل نکنین، لابد دیدین خیلیا رو که حالا با موبایل یا دوربین، مثلا توی یه جنگل یا حالا کمپ یا هر چیزی، تا ی صحنه قشنگ رو میبینن سریع موبایلا یا دوربیناشونو در میارن و به به گویان شروع میکنن به عکاسی، اینا همون جو زدگیه،البته اینو من میگم بهشون، بالای نود درصد وقتی حالا سفرتون تموم میشه یا از اون موقعیت میرن و بعد عکسو نگاه میکنن ، صرف نظر از خاطره اون عکس، عکسشون هیچ صحبتی نداره.چون اگه یک نفر سوم بخواد عکس رو ببینه باید کلی خودش بیاد از اون منظره تعریف کنه تا بینندرو قانع کنه که بابا من عکس قشنگی گرفتم.عکس خودش باید حرف بزنه….این مهمه.این جو زدگیو موقعی که میخواین عکاسی کنین از خودتون درو کنین.صحنه قشنگه،هوا خوبه پس یکم صبر کنین،صحنه عکاسیتونو بررسی کنین، قشنگ ببینیند توی اون نمای کلی میتونین خیلی سوژه ها و إلمانهای بیشتری پیدا کنین که ارزش عکاسیش خیلی بیشتر از خود اون سوژه کلی باشه پس درس اولمون این باشه که هیچ وقت جو زده عمل نکنین. مطالب آموزش عکاسی را دنبال کنید.

بعد از این که تونستین به این قضیه جو زدگی توی صحنه غلبه کنین و یاد گرفتین که عجله نکنین ، حالا باید هم خوب ببینین و هم خلاقیت داشته باشیم.رنگ ها میتونه کمک خیلی خوبی باشه برای این که بخواین عکسهای خوبی بگیریم.رنگ ها بر حسب طول موجی که دارن توی دید ما خیلی اثر میزارن،مثلا رنگ قرمز با طول موج بالا و رنگ ابی با طول موج پایین، رنگهای اصلی ما توی عکاسی و یا نقاشی رنگهای زرد،ابی و قرمز هستن، حتما همه ما یک تیکه کریستال توی بچگی جلوی چشمامون گرفتیم که شکست نورش این رنگهارو برامون ایجاد می کرد و از بازی با اون لذت میبردیم.الان هم باید با این رنگها همون بازی انجام بدیم، ولی قبلش بزارین یک مثال خیلی جالب بزنم که میدونم همیشه جلوی چشماتون بوده ولی اصلا بهش توجه نمیکردین.فرض کنین برای شام رفتین مهمونی، خب اولین نکته که میتونه شما رو جذب کنه دیزاین میز شامه، حالا ما فکر میکنیم که شام سنتی ایرانی یعنی قرمه سبزی برای شام هست.خب قرمه سبزی که معمولا سبز تیره هست توی چه بشقابی باید ریخت و چه مدل سفره ای زیرش گذاشت؟
اگه مکمل های رنگی رو بدونیم که مکمل رنگ سبز میشه قرمز ،پس اگه ما از یک سفره ای استفاده کنیم که رنگ قرمز غالب باشه توش، دیزاین سفرمون و غذامون خیلی بهتر دیده میشه،بهمین سادگی و ریز سنجی ما توی عکسامون هم باید رعایت یک سری اصول رو انجام بدیم استفاده بحا از رنگ و نور توی طبیعت وقتی قدم میزنیم خصوصا فصل پاییز ،

اگه دقت کنین، هیچ وقت رنگها ، چشمهای شما رو اذیت نمیکنه، برای عکاسیتون هم شما میتونین از طبیعت الهام بگیرین، استفاده اصولی از ترکیب رنگها کمک میکنه که بیننده از دیدن عکستون لذت ببره،مثلا قرار شده که شما یک سری عکس بگیرین که باید برای یک موضوع خاص مثل شب یلدا چاپ بشه، برای عکاسی از همچین موضوعاتی که کاملا چینش و دیزاین صحنه به عهده خود عکاس هست باید خیلی خلاقیت بخرج بدین. إلمانهای کار رو اماده میکنیم، اگه یادتون باشه توی بخشهای قبل گفتیم که اگه توی استودیو نیستین میتونین از پارچه های سفید یا مشکی استفاده کنین، پارچه مشکی یا سفیدتون رو اماده کنین و از ی مبل یا صندلی استفاده منین برای اینکه بتونین پارچه رو روش بکشین، اجزا تصویرتون رو بچینین
چون تم عکاسیمون شب یلداس پس اصلی ترین وسائلمون باید جای درستی قرار بگیره، اگه قراره که از انار دون شده استفاده کنین، بهتره از ظرفهایی با رنگ سبز و یا فیروزه ای استفاده کینین که اون رنگ قرمز بیشتر به چشم بیاد، میتونین از دونه های انار برای دیزاینتون هم استفاده کنین
چند تا دونه خوشرنگ و درشت اگه روی پارچه ریخته باشه میتونه عکستون رو هم زیباتر کنه بهمین راحتی میتونین برای باقی عکسهاتون دیزاین و ترکیب بچینین و عکسهای خوبی بگیرین.دقت کرده باشین اصلا بحث دوربین نیست
بحث ذوق و خلاقیته.